جدول جو
جدول جو

معنی قاضی احمد الغفاری - جستجوی لغت در جدول جو

قاضی احمد الغفاری
قاضی قاضی احمد الغفاری، ابن محمد الغفاری. او راست: تاریخ جهان آرا
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غِفْ / غَفْ فا)
قاضی محمد، او از افاضل قرن دهم هجری قمری بود، در نثر و نظم و فنون شعری فرید عصر خود بوده است مدتی در ری قضاوت کرد، و در اشعار خود به وصالی تخلص میکرد. از اوست:
چومن دیوانه ای هرگز قدم در دشت غم ننهاد
در آن وادی که من سرمینهم مجنون قدم ننهاد.
گویند وی مفتون جوانی به نام صادق بوده روزی آن جوان او را به حوض پرآبی پرت داد و دستش شکست و این قطعه را سرود:
به عشق صادق اگر دست من شکست چه باک
کسی که عاشق صادق بود چنین باشد
پی ثبوت مرا احتیاج بینه نیست
گواه عاشق صادق در آستین باشد.
او در سال 930 هجری قمری درگذشت. و وجه تسمیۀ او به ’غفاری’ معلوم نیست، چه میتوان آن را منسوب به قبیلۀ بنی غفار و یا کوه غفاره در مصر یا ده غفاره در ناحیۀ شرقی مصر یا منسوب به غفاره به معنی عرقچین دانست و همه اینها با کسر و تخفیف اند، و شاید منسوب به غفّار باشد. (از ریحانه الادب ج 3 ص 160)
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ دِ غِ)
ابن محمد. شاعری است. زیاده از این شعری از او مسموع نشد:
پس از عمری نشیند گر دمی پیش من آن بدخو
ببینم در رخش ترسم مبادا زود برخیزد.
(آتشکده آذر ص 228).
او راست تاریخ جهان آرا که برای شاه طهماسب تألیف کرده، وآن را تا سال 973 هجری قمری رسانیده است. (کشف الظنون چ 1943 میلادی ج 1 ستون 622). و نیز در حرف نون گوید: نگارستان تألیف احمد بن محمد غفار قزوینی غفاری است. (کشف الظنون ج 2 ستون 1976). و اسماعیل پاشا گوید: احمد بن محمد بن عبدالغفار قزوینی غفاری صاحب نگارستان در970 درگذشته است. (هدیه العارفین ج 1 ص 145). و رجوع به احمد غفاری و احمد بن محمد غفاری شود
لغت نامه دهخدا